بعد از خوردن صبحانه به مسیر ادامه دادیم و گروه همت شمیران جلوتر از گروه دیگر به برفکوبی ادامه داد. بعد از رسیدن به گوسفند سرا و منطقه سنگ چین شده شدت مه و برف به قدری زیاد شد که به راحتی نمیشد مسیر را دید یا برای تعیین مسیر درست انتخاب درستی کرد.

پس از رسیدن گروه 12 نفری متوجه شدیم که آنها مسیر جی پی اس شان مسیر سمت راست را به قله نشان میدهد.

سرپرست گروه همت شمیران پس از دید زدن نقاط اطراف منطقه و ذهنیتی که از منطقه داشت سمت چپ که از مسیر یال بود رو پیش بینی میکرد ولی به خاطر مه شدید مسیر اصلا رویت نمیشد.

تیم 12 نفره جلوتر از ما به سمت مسیری که چی پی اس شان نشان داده بود حرکت کرده بودند و ما با کمی فاصله پشت سرشان حرکت کردیم.

در اواسط راه مه شدیدی که در منطقه بود در عرض چند ثانیه کنار رفت و به طوری یالی که به سمت مسیر قله بود مشخص شد.

سرپرست بعد از باز شدن هوا ( به مدت خیلی کم) مسیری رو که در جلوی ما بود را مسیر بهمن خیز اعلام کرد.

بعد از تصمیم گرفتن سرپرست و اعلام کردن به تیم، تیم 12 نفره ای که دربین ما بودن هم این تصمیم را شنیدند.

سرپرست تیم همت شمیران بلافاصله اعضای تیم رو به سمت یال برگرداند و تمام افراد تیم ( 21 نفر) در مسیر یال به سمت قله در حال حرکت شدند.

پس از گذشت 7 یا 8 دقیقه ( شاید هم کمتر) صدایی آمد ... کمک ... کمک.... بهمن !!!

دوستان و همنوردان همگی باهم نمیتونستیم متوجه بشیم که یک شوخی است ( تیم دیگر دارد شوخی میکند ) یا یک واقعیت است.

برای بار سوم و چهارم باز هم کسی فریاد زد: کمک ..... بیاین کمک ....

بله کاملا درست بود ... ما با یک واقعه ی وحشتناک به نام " بهمن" روبرو شده بودیم.

اعضای 12 نفره تیم در آنجا همگی دچار بهمن شده بودند یک نفر از اعضای آنها توانسته بود خودش را از بهمن خلاص کند و بیرون بکشد فریاد اون بود که ما را متوجه خودش کرد.

سرپرست بعد از مطمین شدن شدت حادثه افراد رو به منطقه سنگچین شده ( گوسفند سرا) هدایت کرد.

دو نفر از سرپرست های خوب گروه همت شمیران ( وحید حاج حسینی، فرمیسک ناصرزاده) خیلی سریع ( قبل از اینکه به گوسفند سرا برسیم) به سمت تیم بهمن زده رفتند.

بعد از تیم اول ( محمد مرتضوی، محمد انصاری) همنورد و سرپرست دیگر گروه به سمت منطقه بهمن زده رفتند.

تیم سوم ( امیر شرافتی، ملیکا خلیلی) سرپرست و همنورد گروه به سمت منطقه بهمن زده حرکت کردند

و پس از مدتی یک تیم دیگه ( رامین آزاد منش و میثم رحمانی) به سمت منطقه بهمن زده رفتند

اعضایی که به سمت منطقه بهمن زده رفتند " همگی" سرپرست ها و همنورد های فنی برنامه بودند.

شدت مه آنقدر زیاد بود که دید ما به کامل از بین میرفت. حدو 40 دقیقه افراد گروه همت شمیران در منقطه بهمن زده داشتند جستجو میکردند. تمام افراد را پیدا و بیرون کشیدند و یک نفر در زیر بهمن فوت شده بود.

تمام این مطلب رو نوشتم تا به اینجا برسم :

اتفاقی که آنجا رخ داد و تیمی که در زیر بهمن رفت، به صورت اتفاقی نبود تصمیم نا درست گروه 12 نفری و عوض نکردن مسیر اشتباه خود نه تنها جان خود بلکه جان اعضای گروه همت شمیران هم در گرو خود گرفتند

دوستانی که از گروه همت شمیران به سمت منطقه شتاب زدند میدانستند که از دست دادن هر "ثانیه" یعنی "فوت" یک نفر در زیر بهمن .

با تمام آگاهی هایی که افراد کمک کننده داشتند از منقطه و با احتمال ریزش بهمن دوم جانشان را کف دستشان گرفتند و به کمک تیمی که زیر بهمن گیر کرده بودند رفتند.

افراد بهمن زده را یکی یکی به منطقه ایی که ما ایستاده بودیم آوردند و همگی حال بسیار نامناسب و نا مساعدی داشتند.